بلاگ, تجارت بین الملل

حاکمیت شرکتی

همان طوری که دولتمردان یک کشور باید در ارتباط با نحوه مدیریت و نتیجه عملکرد و…. پاسخکوی سوالات مردم  باشند، شرکت هم باید پاسخگو سهم داران ، مشتریان و .. باشد. این وظیفه برعهده مدیران شرکت می باشد زیرا مدیران مسئولیت پاسخگویی دارند که حاکمیت راهبردی با هدف  شفاف سازی و پاسخگویی سرمایه را برعهده دارد در این مقاله به بررسی تعریف حاکمیت شرکتی (راهبری شرکتی ) و فواید و .. آن خواهیم پرداخت .

حاکمیت شرکتی (حاکمیت راهبری )

در سال ۱۳۹۸ بحث جدایی مالکیت از نظارت توسط توسط یوجین فاما و و مایکل جنسن بیان شد. جی لورش و الیزابت ماکلور این موضوع را مطرح کردند که : بسیاری از شرکت‌های بزرگ بدون مسئولیت پذیری و نظارت از جانب هیئت مدیره هایشان، روی تمام امور تجاری خود نفوذ کامل دارند.در اوایل اوایل هزاره جدید به دلیل رسوای های شرکت های کوچک و بزرگ اهمیت وجود حاکمیت شرکتی توسط سهام دارن و دولت ها دیده می شد.

حاکمیت شرکتی (orporate governance) روش ،  برنامه ریزی ،روابط ها و فرآیندهایی است که به وسیله آن شرکت ها هدفمند و کنترل شده عملیات خود را اجرایی می نمایند.

به بیان دیگر راهبری شرکتی فرآیند و روشی است برای مدیریت سازمان به بهترین شکل .

در اکثر شرکت ها مالکان شرکت مدیریت شرکت را برعهده ندارند که این تفکیکی مدیریت و مالکیت مشکلاتی را به همراه دارد مانند اینکه یک مدیر پاداش بی منطقی را برای خود در نظر بگیرد و یا یک مدیر مهارت کافی برای مدیرت در آن شاخه را ندارد.

بنابراین این راهبری شرکتی برای از بین بردن مشکلات بین تفکیک مالکیت و مدیریت ایجاد شده است .

تعریف حاکمیت شرکتی

  1. فدراسیون بین المللی حسابداران سال ۲۰۰۴ حاکمیت شرکتی را تعریف نموده است :

حاکمیت شرکتی عبارت است از مسئولیت‌ها و شیوه‌های بکار برده شده هیات مدیره و مدیران موظف، با هدف مشخص کردن مسیر راهبری که ضامن دستیابی به هدف‌ها، کنترل ریسک‌ها و مصرف منابع باشد.

سه عنصر اصلی در این حوزه شفافیت، پاسخگویی و افشای کافی که از مباحث تئوریهای مدیریت می باشند.

  1. در تعریفی جامع تر و کامل تر می توان گفت :مجموعه مشخصی از روابط بین سهامداران ،هیات مدیره ،مدیران شرکت که ضامن برقراری یک نظام کنترلی با هدف رعایت
  • حقوق سهامداران جز
  • اجرای صحیح مصوبات مجمع ها
  • جلوگیری از سوء استفاده های احتمالی
  1. به مجموعه سیاستها ،فرآیند ها ، روش ها ، نهاد ها و قوانیین گفته می شود که بر اداره یک شرکت از جهات عملکرد نظارتی فاداره امور ،راهبری شرکت تاثیر بگذارد.
  2. به بیان دیگر به مجموعه روابط بین ذی نفعان یک شرکت برای رسیدن به اهداف مشترک ،ذی نفعان عبارتند از : محیط به طور کلی جامعه ،قانون گذاران ، کارمندان ،عرضه کنندگان ،وام دهندگان ، قانون گذاران .
  3. حاکمیت شرکتی چند بعدی است و با دیگر شاخه ها در ارتباط است که عبارتند از : حسابداری ،مدیریت مالی ، کارایی اقتصادی و …

عناصر اصلی حاکمیت شرکتی

ترویج و ارتقای حاکمیت شرکتی مناسب می‌تواند برای شرکت‌های تجاریِ جهانِ امروز، بسیار مثمر ثمر باشد.حاکمیت شرکتی دارای عناصر متعددی می باشد که به چند مورد آن اشاره خواهیم نمود

  1. سه عنصر اصلی در این حوزه شفافیت، پاسخگویی و افشای کافی که از مباحث تئوریهای مدیریت می باشند.
  2. یکی از اساس ترین عناصر اصلی این حاکمیت عبارت است از جذب اعتماد سرمایه گذار،افزایش احساس رقابتی و ارتقا پیشرفت اقتصادی. جیمـز ولفنسان (JAMES WOLFENSOHN )، رئیس سابق بانک جهانی، در این زمینه می گوید: حاکمیت شرکت ها برای رشد اقتصاد جهانی از حاکمیت کشورها دارای اهمیت بیشتری است.

مفهوم حاکمیت شرکتی

برای دستیابی به مفهوم حاکمیت شرکتی می توان ۲ دیدگاه را بررسی کرد :

از دیدگاه خرد (جزءگرا) : به روابط میان هیئت مدیره، ، سهام‌داران و سایر ذی نفعان با هدف پیشرفت امور مربوط به شرکت و نظارت بر عملکرد آن .

از دیدگاه کلان: از دیدگاه کلان یعنی نحوه اداره شرکت ها در فضای باز برای دستیابی به  برای افزایش اعتماد بازار، دستیابی سرمایه، ایجاد ساختارهای صنعتی کشورها و ….

هر دو دیدگاه در آخر به یک مفهوم شفاف می رسند و منجر به اختصاص کارآیی سرمایه می شود :

در بعد کلان این حاکمیت در سطح شرکت باعث ایجاد اعتماد میان عرضه کنندگان سرمایه

در بعد خرد این حاکمیت باعث ایجاد اعتماد کلی در اقتصاد کلان می شود.

هدف از حاکمیت شرکتی

این حاکمیت به روابط بین سهامداران و مدیران می پردازد در اصل  ابتدایی ترین هدف این حاکمیت تفکیک بین مالکیت و مدیریت می باشد اما بیشتر از این مفهوم هدف های دیگری برای این حاکمیت قرار دارد که عبارت است از :

  1. علاوه بر ایجاد رابطه بین سهامداران، مدیریت شرکت ،هیئت مدیره و ذی نفعان.
  2. از طریق برنامه ریزی مشخص ساختاری را ارائه می دهد که در آن اهداف شرکت ، ابزار های دسترسی به اهداف و نظارت بر روند عملیاتی شرکت بیان شده است.
  3. مهم ترین هدف حاکمیت راهبردی نظارت بر قسمت کنترل دارایی سرمایه گذاران وسهام داران است.

تاریخچه حاکمیت راهبردی (شرکتی )

سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD )  برای اولین بار تعدادی از اصول حاکمیت شرکتی منتشر نمود .

همچنین به تعریف حاکمیت شرکتی پرداخت : عبارت است از مجموعه ای از روشها که روابط بین سهامداران، اعضای هیأت مدیره و مدیریت شرکت را تعریف می کند و بر چگونگی عملکرد شرکت تاثیر می گذارد. حاکمیت شرکتی ساختاری را ارائه می کند که از آن طریق اهداف شرکت، ابزارهای دستیابی به آن اهداف و نحوه نظارت بر عملکرد شرکت تعیین می گردد.

حاکمیت شرکتی قبلا به عنوان یک فرآیند در شرکت ها بود اما امروزه برای یک مدیریت استراتژیک کسب و کار یک امر ضروری محسوب می شود.

کاهش نظارت سهام داران به دلیل پیشرفت زندگی افراد در تمامی مسائل روزمره زندگی به خصوص در معاملات واحد های تجاری ،شرکتی و … و تخصصی شدن در نحوه مدیریت های شرکت های جدید که باعث هدایت و کنترل صحیح شرکت ها شده است .

این حاکمیت شرکتی مجموعه ای از روش ها و راه کار های سیستماتیک مستمر، هدایت ، یادگیری شرکت با هدف پیشرفت شرکت و نظارت اخلاقی و هدفمند می باشد .

فواید حاکمیت شرکتی (راهبردی ):

  1. فوایدحاکمیت شرکتی برای سهام داران شرکت
  2. آسانی در نظارت بر مدیران
  3. اطمینان خاطر سهام داران برای امنیت سرمایه هایشان
  4. تضمین دادن به سهام داران برای پیگیری مسائل اساسی شرکت

  1. فوایدحاکمیت شرکتی برای مدیران شرکت
  2. شفاف سازی سازمانی مدیران و سهام داران
  3. آسانی دسترسی به بازار های سرمایه و بازار های مالی
  4. کمک به رشد و توسعه شرکت ها
  5. آسانی در کنترل داخلی و افزایش بهره ورداری شرکت
  6. ایجاد شرایط سیاست خروج (EXIT POLICY ) و اطمینان خاطر نسبت به انتقال راحت و سریع ثروت به از یک نسل به نسل دیگر

دلایل اهمیت وجود حاکمیت شرکتی

  1. ارائه تقسیم بندی هدفمند با هدف محدود سازی اتکا به مدیران ارشد ،تصمیم گیری و مسئولیت آنها
  2. انتصاب مدیران متخصص با ایده ها و تفکرات و پیشنهادات جدید
  3. ایجاد بستری برای ارتقا اعتماد بین شرکت و سرمایه گذاران و سهام دارن
  4. ایجاد مدیریت و نظارت بر ریسک جهانی

۲ مفهوم ادبیات سازمانی

در ادبیات سازمانی ۲ مفهوم مهم و مکمل به هم وجود دارد که عبارتند از :

  1. مفهوم اول مدیریت سازمان ها می باشد.
  2. دیگری مدیریت حاکمیت می باشد.

در مفهوم حاکمیت به این منظور است که هدف بیشتر روش های تسهیل کننده سازمان ها برای نظارت است.

بنابراین مدیریت حاکمیت یک مفهوم نظارتی است.

با ارائه ساختاری مشخص روش های دستیابی به اهداف و نظارت بر عملکرد را مشخص می نماید.

این مدیریت حاکمیت به بررسی روابط بین هیئت مدیره ، سهام دارن ،مدیریت و تمامی افراد ذینفع می پردازد.

روند تغییرات نقش هیئت مدیره

تعریف هیات مدیره

هیئت مدیره به مجوعه ای ازاشخاص که قانونی در حاکمیت سازمان مسئول هستند، گفته می شود.

وظایف هیات مدیره

  1. ایجاد شرایط ادامه بقا سازمان و شرکت
  2. انتخاب و عزل مدیر اجرایی ارشد
  3. اتخاذ تصمیم در جهت اهداف و وظایف کلیه سازمان
  4. ارزیابی خود هیات مدیره
  5. برنامه ریزی هدفمند و موثر سازمانی
  6. نظارت بر عملکرد مدیریت اجرایی
  7. تامین منابع لازم و مدیریت بر آنها
  8. و …

نحوه عملکرد مدیران شرکت

  • نحوه عملکرد مدیران در گذشته

در گذشته طبق حوزه مدیریت، مدیران با اختیار ۱۰۰ درصدی و کنترل تمامی اهداف شرکت حاکمیت کامل را در اختیار داشتند و  حتی با عدم دخالت هیات مدیره نقش رهبری هم انجام می دادند. نقش نظارت هیات مدیره کاملا متفاوت بود . راه کاملا برای مدیران باز بود و حاکمیت اقتدار کمتری نسبت به مدیران داشتند .

در اصل مدیران شرکت ها بیشتر به دنبال منافع خود بودند تا منافع سهام دارن ،سرمایه گذاران و کلیه دینفع ها ، بنابراین برای جلوگیری از اینگونه تفکر مدیران۲ راهکار وجود دارد  :

  • برای تشویق مدیران پاداش و یا مزایا خاصی را در نظر بگیرید.
  • روش و ساختاری برای ارتقا نظارت هیئت مدیره بر عملکرد مدیران در نظر بگیرید.

این ۲ روش باعث شد که نظارت ۱۰۰ درصدی و افراطی ذینفعان کاهش پیدا نماید و عمل نظارت توسط هیات مدیره آسان تر شود و یک شراکت برنامه ریزی شده بین هیات مدیره و مدیریت در جهت تصمیم گیری بهتر فراهم شود .

۱)   نحوه عملکرد مدیران امروزه

امروزه با تغییر نقش هیات مدیره ، هیئت مدیره اقتدار بالاتری همراه با نقش نظارتی نسبت به مدیران دارند. مدیران باید در مقابل هیات مدیره پاسخگو باشند. مدیران زمان بیشتری را برای دستیابی به اهداف شرکت صرف می نمایند .

در اکثر کشور های این تفکر را دارند که اعضا هیئت مدیره باید در امور مربوط به شرکت به عنوان شریک مدیریت فعالیت نمایند و باید در کنار مدیر اجرایی باید راهکار های مفید ،همراه با  اعتماد به نفس بالا ، قدرتمند با اهداف مشخص همکاری نمایند.

بین هیات مدیره و مدیران رابطه همکاری بیشتری ایجاد شده است که با هم فکری و ارائه راهکار های درست به نتایج بیشتری دست پیدا می نمایند.هیات مدیره از نقش حاکمیتی خود بهترین استفاده را می نماید.

سهام داران اصل نظارت خود را بر روی عملکرد هیات مدیره و مدیران می گذارند، آنها در عزل و نصب هیات مدیره و مدیران، بازبینی نحوه عملکرد آنها  تمرکز می نمایند.

در نتیجه سهام داران با هدف ارتقا استقلال هیئت مدیره در جهت افزایش نقش هیات مدیره برای نمایندگی سهام داران شرکت بوده اند .سهام داران در سال های اخیر با دادن استقلال بیشتر به هیئت مدیره، به دنبال تقویت نقش آن به عنوان نماینده سهام داران شرکت بوده اند این موضوع سبب افزایش شراکت و نزدیکی هیات مدیره و مدیران بوده است .

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *